انذار نیاکان (قرآن)نياكان، اسم و جمع «نيا» است. نيا به معناى پدر پدر و پدر مادر و به معناى جدّ آمده است . [۱]
لغتنامه، ج ۱۴، ص ۲۰۲۶۳ و ۲۰۲۷۰، «نيا» و «نياكان»
و جدّ نيز به معناى پدر پدر و پدر مادر و هر چه نسبشان بالاتر رود مىباشد. جدّ به معناى بزرگى و نيكبختى و پولدارى نيز آمده، ولى در اصطلاح فقهای امامیّه به معناى نخست استعمال شده است [۳]
دايرةالمعارف تشيّع، ج ۵، ص ۳۱۹، «جدّ».
در این مقاله آیات مرتبط با انذار نیاکان معرفی میشوند.۱ - انذارِ نياكان مردم صدر اسلامانذار شدن نياكان مردم صدر اسلام، به وسيله پيامبران قبل از پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله: لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ. تا قومى را انذار كنى كه پدران آنها انذار نشدند و لذا آنها غافلند. برداشت مبتنى بر اين احتمال است كه «ما» در «ما انذر» مصدريّه و يا موصوله باشد. ۱.۱ - نکتهدر اينكه" ما" در آيه فوق نافيه است يا غير آن، احتمالات مختلفى داده شده است، بسيارى از مفسران آن را" نافيه" گرفتهاند، زيرا اولا جمله" فهم غافلون" گواه بر اين معنى است، چون عدم وجود انذار كننده سبب غفلت مىگردد، آيه ۳ سوره سجده نيز شاهد بر آن است، آنجا كه مىگويد: لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ " هدف آن است كه قومى را انذار كنى پيش از تو انذار كنندهاى براى آنها نيامده است شايد هدايت شوند". بعضى" ما" را موصوله دانستهاند كه مفهوم جمله اين مىشود:" آنها را به همان چيزى انذار مىكنى كه پدرانشان به آن انذار شدند، و بعضى احتمال دادهاند كه ما مصدريه باشد و معنى جمله چنين مىشود: تا انذار كنى قومى را به همان انذار كه پدرانشان شدند ولى اين دو احتمال ضعيف است. ۲ - عدم انذارِ نياكان مردم صدر اسلامانذار نشدن مردم عصر بعثت و نياكان نزديكشان، به واسطه پيامبران قبل از پيامبراكرم صلىاللهعليهوآله: لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ. «ما» در «ما انذر» نافيه و مراد از «قوم» قريش و از «آبائهم» پدران و نياكان قريب آنان است، زيرا نياكان دور مورد انذار بودهاند. خداوند در این آیه هدف اصلى نزول قرآن را به اينگونه شرح مىدهد:" قرآن را بر تو نازل كرديم تا قومى را انذار كنى كه پدران آنها انذار نشدند و به همين دليل آنها در غفلت فرو رفتهاند" (لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آبائهم فهم غافلون) مسلما منظور از اين قوم همان مشرکان عرب مىباشد و اگر گفته شود به اعتقاد ما هيچ امتى بدون انذار كننده نبوده، و زمین هرگز از حجت خدا خالى نخواهد شد، بعلاوه در آيه ۲۴ سوره فاطر خوانديم وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ :" هيچ امتى نبود مگر اينكه بيم دهندهاى در آنها وجود داشت. در پاسخ مىگوئيم منظور از آيه مورد بحث انذار كننده آشكار و پيامبر بزرگى است كه آوازه او همه جا بپيچد، و گرنه در هر زمانى حجت الهى براى مشتاقان و طالبان وجود دارد، و اگر مىبينيم دوران ميان حضرت مسیح علیهالسلام و قيام پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله را دوران فترت شمردهاند نه به اين معنى است كه مطلقا حجت الهى براى آنها وجود نداشته، بلكه فترت از نظر قيام پيامبران بزرگ و اولو العزم است. أمیر مؤمنان علی علیهالسلام در اين زمينه مىفرمايد:ان اللَّه بعث محمدا (صلیاللهعلیهوآله) و ليس احد من العرب يقرأ كتابا و لا يدعى نبوة!:" خداوند هنگامى محمد را مبعوث ساخت كه احدى از عرب کتاب آسمانی نمىخواند و ادعای نبوت نمىكرد به هر حال هدف از نزول قرآن اين بود كه مردم غافل را هشيار، و خوابزدگان را بيدار سازد، و خطراتى كه آنها را احاطه كرده و گناهانى كه در آن فرو رفتهاند و شرک و فسادى كه به آن آلوده شدهاند به آنها يادآورى كند، آرى قرآن كه پايه آگاهی و بيدارى، و كتاب پاكسازى دل و جان است. ۳ - پانویس
۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۵۹۴، برگرفته از مقاله «انذار نیاکان». |